در حال بارگذاری ...
...

با عرض تشکر و خسته نباشید به خاطر ساختار زیبا و جذاب نقد شما بر نمایش"کاکتوس" و خرسندی فراوان از حضور گرم شما برای تماشای این اثر، لازم می‌دانم نکته‌ای از دیدگاه خودم در جایگاه یک منتقد و نه کارگردان خدمتتان یادآور شوم. در هم پیچیدگی زمان نه تنها خصوصیت یک مونتاژ سینمایی بلکه نوعی نگاه و تکنیک است.

با عرض تشکر و خسته نباشید به خاطر ساختار زیبا و جذاب نقد شما بر نمایش"کاکتوس" و خرسندی فراوان از حضور گرم شما برای تماشای این اثر، لازم می‌دانم نکته‌ای از دیدگاه خودم در جایگاه یک منتقد و نه کارگردان خدمتتان یادآور شوم. در هم پیچیدگی زمان نه تنها خصوصیت یک مونتاژ سینمایی بلکه نوعی نگاه و تکنیک است.

در پی انتشار نقدی با عنوان "نگاهی به نمایش " کاکتوس " نوشته اکبر رادی و کارگردانی مسعود طیبی" نوشته صبا رادمان،در گروه نقد سایت ایران تئاتر، مسعود طیبی کارگردان نمایش توضیحی درباره این نقد و نقطه‌نظرات موجود در آن ارائه کرده و در اختیار سایت ایران تئاتر قرار داده است که می‌خوانید.
به نام او که خود رئالیسم جادویی است
منتقد گرانمایه
سرکار خانم صبا رادمان
با سلام و احترام

با عرض تشکر و خسته نباشید به خاطر ساختار زیبا و جذاب نقد شما بر نمایش"کاکتوس" و خرسندی فراوان از حضور گرم شما برای تماشای این اثر، لازم می‌دانم نکته‌ای از دیدگاه خودم در جایگاه یک منتقد و نه کارگردان خدمتتان یادآور شوم. در هم پیچیدگی زمان نه تنها خصوصیت یک مونتاژ سینمایی بلکه نوعی نگاه و تکنیک است. اما در این تاکید بر نوعی از درون بینی، هم زمانی افکار شده است. اگر نگاهی دقیق‌تر، نکته‌بین‌تر به ماجرا بیندازیم، به نمادها همچون مینی‌بار که گاهی مینی‌بار منزل اعتماد و گاهی مینی‌بار منزل نفیسی است، استفاده از تلفن و میز مشترک که در جایی میز نویسنده است، در جایی دیگر نیز مطب دکتر، حتی زنگ تلفن که برای تلفن ثابت و همراه یک نوع زنگ در نظر گرفته شده. یا زمانی که دکتر صحبتی از قوطی نوشابه می‌کند، نویسنده از مینی‌بار قوطی برداشته و می‌نوشد، یا استفاده نور آبی و این که در تنها زمانی که نویسنده در حال حرف زدن است دکتر خارج می‌شود و نور هم می‌رود. این مهم و 10 قسم دیگر از این دست، همچون اسامی که استاد رادی معتقد بودند اعتماد در اصل مردی استوار و با اعتماد به نفس بالاست و نفیسی نفس و انگاره درونی او. این نشانه‌ها آن چنان در اجرای اثر فراوان است که نوشتن آن‌ها در این مقال جایز نیست و پرسه زدن در دنیای رئالیسم جادویی و نگاه دقیق‌تر به اثر می‌تواند به نوعی رهگشا باشد. نشان دهنده این قضیه است که هر دو این‌ها یک نفرند و در اصل نویسنده است که ماجرای زندگی خود را نقل می‌کند و هرگز شخصی حقیقی حضور ندارد. کارگردان اثر نیز آن قدر بر این امر تاکید کرده است که گاهی از حد به در می‌شود(و برای من جای بسی تعجب است که شما حتی یک نشان از آن هم ندیدید!!!) لازم به ذکر است این حقیر نیز نقدی بر نمایش"ماه در آب" به کارگردانی محمد یعقوبی نوشته‌ام که از دیدگاه رئالیسم جادویی دست به نقد اثر زده‌ام شـاید خوانـدن آن هر چنـد از روی سختـی و بی‌میلـی خـالی از لطـف نبـاشـد کـه در روزنامه راه مـردم و هــفته نــامـه سیــنمـا چــاپ شـد و در وبلاگ بـنـده به آدرس theater-theater.blogfa.com قابل مشاهده و در دسترس است.
گفتنی است که من از سال 82 تنگاتنگ و هفته‌ای دو بار در خدمت استاد بودم. این سومین کار بنده از اکبر رادی است و روزها، ساعت‌ها، دقیقه‌ها، با ایشان به گفت‌وگو نشستم تا بدانجا که نظر خودم را در مورد این که آثارشان رئالیستی نیستند، بلکه در حیطه رئالیسم جادویی دسته‌بندی می‌شوند را به بوته آزمایش بگذارم و ایشان نیز دلایل من را هرگز رد نکردند و اکنون نیز در حال نگارش مقاله‌ای در باب همین موضوع یعنی رئالیسم جادویی بودن آثارشان هستم که امید است مقبول افتد.
باز هم تشکر فراوان از حضور سبز شما

پیروز و سربلند باشید
مسعود طیبی